فیلم های گرگ ومیش از بدترین تا برترین
به گزارش خبر آزمون، هنگامی که استفانی مایر در سال 2005، اولین کتاب خود را تحت عنوان گرگ ومیش منتشر نمود، هیچ کس نمی توانست تصور کند که این داستان بعدها به چه شهرتی دست خواهد یافت.
در واقع بعدها داستانی که این کتاب به روایت آن می پردازد توانست به پادشاه مولتی مدیا تبدیل شود و چیزی در حدود پنج کتاب و 5 فیلم از روی آن فراوری شد. این مجموعه فیلم ها بیشتر توجه نوجوانان را به خود جلب نمودند اما توانستند طرفدارانی را هم در بین والدین آن ها پیدا نمایند. علاوه بر این، سری فیلم های گرگ ومیش توانست سبب محبوبیت ستاره های نوپایی نظیر کریستن استوارت، رابرت پتینسون و تیلور لاتنر شود.
در حالی که تمامی این فیلم ها برای کمپانی فراورینماینده شان موفقیت اقتصادی زیادی را به همراه داشتند اما ازنظر منتقدان، داستان پیش پا افتاده فیلم که به روایت داستان زندگی یک دختر دبیرستانی می پرداخت که عاشق خون آشامی در شمال غربی اقیانوس آرام می شود، آن قدرها چشمگیر نبود. بسیاری از منتقدین گفته اند که حتی یک کودک دبستانی می توانست فیلم نامه بهتری را به رشته تحریر درآورد و حتی در محافل سینمایی نیز مقالات ویدیویی بی شماری وجود دارد که هر کدام از فریم های فیلم را به تمسخر گرفته اند و تک تک سکانس ها را نقد کرده اند.
با گذشت بیش از یک دهه از اکران اولین قسمت از این فیلم های سریالی، این سؤال مطرح می شود که آیا سری فیلم های گرگ ومیش واقعا به همان میزان که تمسخر شدند بد بودند؟ به نظر من منتقدین و دست اندرکاران سینما در این زمینه بیش از حد اغراق کرده اند و می توان بسیاری از مخاطبین را با یک داستان عاشقانه پیش پا افتاده هم سرگرم کرد. بنابراین در زیر سری فیلم های گرگ ومیش، از بدترین تا فزونین فهرست شده اند تا بتوان به درک کلی نسبت به مفاهیم و داستان این فیلم ها دست یافت.
5- حماسه گرگ ومیش: خسوف (The Twilight Saga: Eclipse)
- نام کارگردان: دیوید اسلید
- نام بازیگران: استفانی میر، کریستین استوارت، رابرت پتینسون
- تاریخ انتشار فیلم: 2010
- امتیاز IMdb به فیلم: 5 از 10
- امتیار راتن تومیتوز: 47 از 100
اولین چیزی که پس از مشاهده این فیلم به فکر بیننده خطور می نماید این است که این فیلم در همان ابتدای کار، از وجود داستانی مجذوب کننده بهره می برد. ویکتوریا (برایس دالاس هاوارد) یا همان خون آشام سر سرخ که از قتل پارتنرش، جیمز (کم گیگاندت) خشمگین شده، ارتشی از خون آشام های جوان و فوق العاده قدرتمند را ایجاد می نماید تا انتقام خود را از خانواده کالن بگیرد. چنین داستان مجذوب کنندهی می تواند نظر هر مخاطبی را به خود جلب کند. اما گرگ ومیش: خسوف، سرانجامی شکوهمند ندارد که مکمل شروع بی نظیرش باشد و آن قدر بی محتوا به سرانجام می رسد که می تواند هر مخاطبی را ناامید کند.
4- حماسه گرگ ومیش: ماه نو (The Twilight Saga: New Moon)
- نام کارگردان: کریس وایتز
- نام بازیگران: رابرت پتینسون، کریستین استوارت، تیلور لاتنر
- تاریخ انتشار فیلم: 2009
- امتیاز IMdb به فیلم: 4.8 از 10
- امتیار راتن تومیتوز: 28 از 100
داستان معمولی گرگ ومیش: ماه نو، سبب می شود که در انتهای فهرست ما قرار گیرد اما یکی از ویژگی های این قسمت سبب فزونی آن نسبت به گرگ ومیش: خسوف می شود. در این فیلم که دومین فیلم از این مجموعه به شمار میرود، ادوارد از داستان فیلم حذف می شود، زیرا در کوشش برای محافظت از بلا به قبیله مرموز والتوری در ایتالیا پناه می برد. پس از آن، بلا به درون سیاه چاله های ناشی از دل شکستگی که در میان نوجوانان بسیار رایج هستند فرو می رود و رفتارش کاملا تغییر می نماید. علاوه براین ماه نو شخصیت جیکوب را به نحو کامل تری تشریح می نماید و دنیای گرگینه ها را بیش ازپیش به مخاطب نمایش می دهد.
در حالی که قطعا ماه نو ضعیف تر از سایر فیلم های این مجموعه است، به خوبی توانسته قبیله گرگینه ها، جامعه سلسله مراتبی آن ها و دشمنی شان با خون آشام ها را به تصویر بکشد. در واقع ماه نو توانسته به خوبی بعضی از قبایل شمال غربی اقیانوس آرام را که معمولا وجودشان نادیده گرفته می شود به مخاطب معرفی کند. علاوه بر این، سکانسی که گذر فصل ها را از منظر اتاق خواب بلا نشان می دهند کاملا مبتکرانه و خلاقانه است و درواقع توانسته نوع جدیدی از فیلم برداری را به نمایش بگذارد.
3- گرگ ومیش: سپیده دم. قسمت اول (The Twilight Saga: Breaking Dawn Part1)
- نام کارگردان: بیل کاندن
- نام بازیگران: رابرت پتینسون، کریستین استوارت، تیلور لاتنر
- تاریخ انتشار فیلم: 2012
- امتیاز IMdb به فیلم: 4.9 از 10
- امتیار راتن تومیتوز: 25 از 100
آخرین داستان از مجموعه گرگ ومیش به دو دنباله مجزا تقسیم شد که گرگ ومیش: سپیده دم. قسمت اول و دوم نام دارند. این دو فیلم بیشتر بر روی داستان زندگی قهرمانان داستان، آن هم اندکی پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان تمرکز می نمایند. پیامدهای ازدواج بلا و ادواردز پس از یک مراسم فوق العاده شکوهمند که به وسیله خانواده کالن برگزارشده و بعد از آن، فیلم برداری ماه عسل این زوج در آمریکای جنوبی، کل داستان فیلم را تشکیل می دهد. در قسمت اول داستان، بلا هنوز یک انسان است و جنینی که در داخل بدنش در حال رشد است با سرعتی باورنکردنی بزرگ می شود و سلامتی او را در معرض خطر قرار می دهد. یکی از سکانس های دراماتیک فیلم این است که بدن بلا تحمل زایمان را نداشته و او در حین زایمان می میرد.
قسمت اول گرگ ومیش: سپیده دم، کم کم سری داستان های این فیلم را از محیط دبیرستان خارج کرده و پیامدهای رابطه انسان و خون آشام را به دقت موردبررسی قرار می دهد. قسمت اول این فیلم بیشتر به کاراکتر بلا می پردازد و به صورت اجاقتصادی به زندگی این زوج که از بودن با یکدیگر لذت می برند نگاهی می اندازد و اما در ادامه فیلم شاهد محدودیت های رابطه بین آن ها و اینکه چگونه انسان بودن بلا آینده آن ها را با خطر روبرو می نماید خواهیم بود.
2- حماسه گرگ ومیش: سپیده دم - قسمت 2 (The Twilight Saga: Breaking Dawn Part 2)
- نام کارگردان: بیل کاندن
- نام بازیگران: رابرت پتینسون، کریستین استوارت، تیلور لاتنر
- تاریخ انتشار فیلم: 2011
- امتیاز IMdb به فیلم: 5.5 از 10
- امتیار راتن تومیتوز: 49 از 100
اگر این فهرست بر اساس فزونین فیلم های گرگ ومیش از بالا به پایین مرتب شده بود قطعا فیلم گرگ ومیش: سپیده دم. قسمت دوم در رتبه بالایی قرار می گرفت. هنوز چیزی از خاطراتی که از بلای قسمت اول این دو مجموعه به یاد داریم نگذشته که در همان لحظات شروعین فیلم، بلا به عنوان یک خون آشام بر روی صحنه ظاهر می شود که می خواهد اولین طعمه اش را شکار کند.
بعد فیلم به داستان زندگی فرزند بلا و ادوارد که رنسمی نام دارد می پردازد. از آنجایی که دخترشان با سرعت بی سابقه ای رشد می نماید، خانواده کوشش می نمایند تا جایگاه او را در دنیای خون آشام ها درک نمایند، درحالی که می خواهند از حمله قریب الوقوع والتوری هم جلوگیری نمایند.
قسمت 2 از این دو فیلم آنچه را معمولا مخاطبین فیلم های خون آشامی انتظار دارند به آن ها نشان می دهد. یک جنگ داخلی بین خون آشام ها، توسعه دنیای خون آشام ها و یک سرانجام تکان دهنده. داستان عاشقانه بلا و جیکوب هم به داستانی غیرمتعارف و شاید ترسناک تبدیل می شود.
1- گرگ ومیش (Twilight)
- نام کارگردان: کاترین هاردویک
- نام بازیگران: رابرت پتینسون، کریستین استوارت، تیلور لاتنر
- تاریخ انتشار فیلم: 2008
- امتیاز IMdb به فیلم: 5.2 از 10
- امتیار راتن تومیتوز: 49 از 100
این همان فیلمی است که تمامی آن داستان های عجیب وغریب با فراوری آن پدیدار شدند و اگر بخواهیم آن را با دنباله هایش مقایسه کنیم باید بگوییم که حال و هوایی کاملا متفاوت دارد. گویی این فیلم فیلمی متمایز از نسخه های بعدی است و هیچ ربطی به آن ها ندارد. زاویه گیج نماینده دوربین، استفاده غیرقابل شرح از رنگ آبی و بازیگرانی که در ابتدای راه خود بودند، سبب خلق فیلمی شده که در آن از درخشش و شگفتی های قسمت های بعدی خبری نیست.
چیزی که گرگ ومیش را از دنباله هایش متمایز می نماید، به کارگیری رویکرد هر چه کمتر، بهتر در داستان سرایی و خلق جهانی متمایز است. تمامی فیلم در هاله ای از ابهام و رمز و راز روایت می شود و به تدریج سبب خلق جهانی می شود که در دنباله ها تکمیل می شود. چه برای بلا و چه مخاطبین، تمامی چشم میزانای این شهر کوچک واقع در شمال غربی اقیانوس آرام، از رشته کوه های مه آلود گرفته تا اسکله های متروک، عجیب وغریب به نظر می رسند. مهم ترین و چشمگیرترین عنصر این فیلم این است که سبب ایجاد دنیایی قابل قبول در فکر مخاطب می شود. دنیایی که بیننده را به سمت خود جلب می نماید و کاری می نماید تا مخاطب بخواهد به کندوکاو در آن بپردازد. تمامی این ها در کنار صحنه ها و سکانس های تخیلی سبب خلق دنیایی شگفت انگیز و جالب برای تماشاگران می شوند. دنیایی که بارها و بارها می توان آن را مرور کرد و از گشت وگذار در آن خسته نشد.
منبع: collider
منبع: دیجیکالا مگ